Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6444 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
master agreement
U
توافق اولیه
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
This is against our agreement.
[This is contrary to our agreement]
U
این بر خلاف قرارداد ما است.
agreement
U
موافقت نامه
agreement
U
سازش
unless otherwise agreement
U
مگر به ترتیب دیگری توافق شده باشد
agreement
U
موافقت
agreement
U
پیمان
agreement
U
قراداد
agreement
U
قرارداد
agreement
U
موافقتنامه
agreement
U
توافق
agreement
U
معاهده و مقاطعهء توافق
agreement
U
مطابقهء نحوی
agreement
U
قرار قبول
to off an agreement
U
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
to come to an agreement
U
یکدل شدن توافق حاصل کردن
to come to an agreement
U
موافقت پیداکردن
in agreement with somebody
U
با کسی موافقت داشتن
come to an agreement
U
موافقت پیدا کردن
come to an agreement
U
توافق حاصل کردن
basic agreement
U
توافق اولیه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
commodity agreement
U
موافقتنامه کالا
reach an agreement
U
به توافق رسیدن
enter into an agreement
U
قراردادی را منعقد کردن
executive agreement
U
موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
gentelmen's agreement
U
موافقتنامه دوستانه
extension of the agreement
U
تمدید مدت قرارداد
gentelmen's agreement
U
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
gentlemen's agreement
U
قرارداد شفاهی
gentlemen's agreement
U
قول مردانه
gentlemen's agreement
U
موافقت شرافتمندانه
outline agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
arbitration agreement
U
توافق بر حکمیت
arbitration agreement
U
موافقت نامه داوری
skeleton agreement
U
توافق اولیه
clearing agreement
U
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
collective agreement
U
توافق جمعی
frame agreement
U
توافق اولیه
agreement of arguments
U
توافق نشانوندها
agreement of arbitration
U
قرارداد داوری
commodity agreement
U
تثبیت مشترک قیمت فروش
plea agreement
U
توافق مدافعه
frame agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
basic agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
outline agreement
U
توافق اولیه
agreement area
U
سطح مورد قرارداد
agreement coefficient
U
ضریب توافق
mutual agreement
U
توافق طرفین
swap agreement
U
موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
tenency agreement
U
اجاره نامه
potsdom agreement
U
تاکید وتشریح کردند
to enter into an agreement
U
پیمان یا قراردادی منعقد کردن
to fly away from an agreement
U
پیمان شکنی کردن
to fly away from an agreement
U
نقض عهدکردن
trade agreement
U
موافقت نامه تجاری
trade agreement
U
موافقتنامه تجارتی
reciprocal agreement
U
قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
reciprocal agreement
U
قرارداد دو جانبه
reciprocal agreement
U
توافق دو جانبه
mutilateral agreement
U
موافقت چند جانبه
gentlemen's agreement
U
قول جوانمردانه
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
preliminary agreement
U
قولنامه
private agreement
U
قرارداد خصوصی
quota agreement
U
موافقت سهمیه
unilateral agreement
U
قرارداد یک جانبه
skeleton agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
unilateral agreement
U
توافق یک جانبه
implicit agreement
U
موافقت ضمنی
written agreement
U
قولنامه
labor agreement
U
قرارداد کار
lease agreement
U
قرارداد اجاره
labor agreement
U
موافقتنامه کار
letter of agreement
U
موافقتنامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
special agreement
U
قرارداد ویژه
wage agreement
U
قرارداد دستمزد
wage agreement
U
موافقت نامه دستمزد
verbal agreement
U
موافقت شفاهی
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
agreement water rate
U
نرخ قراردادی اب
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
bretton woods agreement
U
موافقت نامه برتن وودز
To conclude an agreement (contract).
U
قراردادی بستن
The rental agreement has exprired.
U
تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
The party to the contract (agreement).
U
طرف قرارداد
agreement on partial payments
U
توافق در پرداخت های قسطی
dangerous goods by road agreement
U
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
enewal of contract by tacit agreement
U
تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
He closed the door against the peace agreement.
U
تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
An open - dated agreement ( contract) .
U
قرارداد بدون مدت
general agreement on tariff & trade (gat
U
موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
to be a master of
U
دارا بودن
master's
U
فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
master of
U
سرپرست گروه شکار روباه
old master
U
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
to be a master of
U
در اختیار خودداشتن
the master
U
خداوند
the master
U
در
master off
U
استاد شمشیربازی
master
U
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master
U
تسلط یافتن
master
U
ماهر شدن در چیزی
master
U
کسب مهارت کردن
master
U
کاپیتان کشتی
master
U
استاد شطرنج
master
U
مخدوم
master
U
قطعه کار اصلی
master
U
اصلی
master
U
رام کردن
master
U
تسلط یافتن بر
master
U
چیره دست شدن
master
U
دانشور
master
U
چیره دست
master
U
ارباب استاد
master
U
کارفرما
master
U
رئیس
master
U
مدیر مرشد
master
U
پیر
master
U
صاحب
master
U
ماهرشدن
master
U
خوب یادگرفتن
master
U
استادشدن
master
U
جامع
master
U
مدل اصلی
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master
U
ماهر شدن
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master
U
ارباب صاحب
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master
U
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master stroke
U
استادی
pilot master
U
سر راهنما
master stroke
U
هنر نمایی
master stroke
U
شاهکار
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
mint master
U
رئیس ضرابخانه
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
master tape
U
شاه نوار
master workman
U
سرکارگر
master workman
U
استاد کار
master workman
U
سر کارگر
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
master of ceremonies
U
رئیس تشریفات
wagon master
U
مسئول واگن
whore master
U
جنده باز
question-master
U
فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
wagon master
U
رئیس قطار
master cord
U
ریسماناصلی
Master of Science
U
فوقلیسانسMSc-
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
ship's master
U
افسرارشد کشتی
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
scout master
U
در پیشاهنگی :سر رسد
sailing master
U
افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
ring master
U
رئیس سیرک
singing master
U
اموزگار سرایش
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
truck master
U
مامور یا سرپرست چندکامیون
master carpenter
U
سرنجار
head master
U
مدیر مدرسه
head master
U
رئیس
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
harbour master
U
متصدی بندر
harbour master
U
رئیس بندر
harbor master
U
راهنمای بندر
harbor master
U
مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
harbor master
U
رئیس بندر
globe master
U
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
french master
U
فرانسه
head master
U
مدیر اموزشگاه
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
master carpenter
U
سردرودگر
master builder
U
معمارباشی
master builder
U
بنای مقاطعه کار
master builder
U
معمار
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
language master
U
زبان اموز
language master
U
اموزگار زبان
iron master
U
رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
iron master
U
اهن ساز
french master
U
اموزگار
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
drop master
U
سرپرست پرش
past master
U
استاد قدیمی
past master
U
استاد پیشین
Recent search history
Forum search
1
etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1
آنتن مرکزی
1
کارشناس ارشدبرنامه ریزی آموزشی
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com